سکوت
چگونه می توانم سخن بگویم از تو، تویی که ندیدمت ولی حضورت را در لحظه لحظه ی بی قراریم حس می کنم تا به کی باید در حسرت داشتن تو سکوت کنم و هیچ نگویم تا به کی باید در آرزوی لمس نگاهت باشم تا به کی دستهای نامرئی نوازشگرت را پرستش کنم تا به کی باید در خیال، از مستی چشمانت مست شوم.... فراموشت میکنم...فراموشت میکنم...
نظرات شما عزیزان: |
About![]()
نگاهت کافیست تادوباره در هوای آمدنت بمیرم .... توهمیشه دعوتی راس ساعت دلتنگی!!
Home
|
| |
نام : | |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
خبرنامه وب سایت:
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
|
![]() |
|
||
![]() |
![]() |
![]() |